به گزارش خبرنگار خبر تصویری، سحر اسکندری ۱۸ ساله که شاگرد اول مدرسه شان بود و تمام اوقات فراغت خود را با خواندن کتاب میگذراند، با توجه به این که در رشته پزشکی قبول شده بود میخواست پرستار شود تا بتواند بیشتر به مردم خدمت کند.
دختر جوان در شرایط سختی بزرگ شده بود و هر روز رویاها و کارهایی را که قصد داشت انجام دهد در دفترش مینوشت و در دست نوشتههایش همیشه با فرشته نگهبان حرف میزد و حرفهایش را به او میگفت.