محمد خدادی که بهتازگی بر صندلی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی تکیه زده است، مهمترین برنامهاش را در یک مثلث سه ضلعی شامل «اقتصاد رسانه» – «محتوای رسانه و نسبت آن با مخاطب» – «هویت خبرنگار و رسانه» میداند.
او وظیفه اصلی خود را در دو محور اضطراری مانند کاغذ و آسیبشناسی اصلاحی برای حضور رسانه در زندگی مردم مانند سایر نیازها میداند؛ اینکه چرا در سبد زندگی مردم رسانه نقش خود را بازخوانی و بهروز نکرده است که بتواند هزینه تولید اطلاعات را دریافت کند و چرخه تولید – مصرف و هزینه مانند دهه شصت و هفتاد یک بار دیگر به جامعه بازگردد و نیازمند به کمک دولت و وابستگی به دستگاهها و … نباشد.
خدادی همچنین معتقد است که مشکل اصلی رسانهها در وهله نخست محتوا و سپس مشکلات مالی و کاغذ است. به همین خاطر هم صرف حل کردن مشکلات مالی رسانهها، نمیتواند به بقای آنها کمک کند.
مخاطب نمیداند برای کدام نیاز به چه رسانهای مراجعه کند
معاون مطبوعاتی در ابتدای سخنان خود از دغدغهها و چالشهای حال حاضر رسانهها سخن میگوید. او با اعتقاد بر اینکه اغلب رسانهها شبیه هم شدهاند، اظهار میکند که وجه تمایز رسانهها و تخصص آنها باید مشخص باشد. به عنوان مثال «ایسنا» به عنوان خبرگزاری دانشجویان ایران که طبیعتاً نسبت به سایر رسانهها به دانشجویان دسترسی بیشتری دارد، باید از این مزیت استفاده کند و تبدیل به خبرگزاری شود که در تراز اول به دغدغههای دانشجویان میپردازد.
او خاطرنشان میکند:رسانهها باید شرایطی پیدا کنند که مخاطب با هدف خاص و مشخصی به آنها مراجعه کند و تا زمانی هم که مطالب تمام رسانهها مشابه هم باشد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. رسانهها باید شرایطی پیدا کنند که مخاطب با هدف خاص و مشخصی به آنها مراجعه کند و تا زمانی هم که مطالب تمام رسانهها مشابه هم باشد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. به عنوان مثال هیچوقت در داروخانه کباب سرو نمیشود، اما امروز در رسانههای ما همه نوع مطلبی دیده میشود. بنابراین طبیعی است که مخاطب نمیداند برای کدام نیاز به چه رسانهای مراجعه کند و سردرگم است و خودش راه افتاده و از هر راهی نیاز خود را برطرف میکند؛ یعنی نه هزینه میدهد و نه باید بدهد، چون نیازش را خودش باید برطرف کند.
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی فاصله میان تحصیلات دانشگاهی با بازار کسب و کار را از دیگر مشکلات فضای رسانهای کشور عنوان میکند و میگوید: هزاران فارغالتحصیل رشته روزنامهنگاری در کشور وجود دارد، اما دبیر و سردبیر خوب بهسختی پیدا میشود. چراکه فارغالتحصیلان این رشته کار میدانی نکردهاند و از نظر حرفهای نمیتوانند خبر تولید کنند. با این وجود متأسفانه گاهی رسانهها به دست افرادی سپرده میشوند که اساساً پیش از آن کار میدانی مرتبط انجام ندادهاند. درست همانند این است که کسی بخواهد با خواندن کتاب آئیننامه، پشت فرمان بنشیند.
خدادی با بیان اینکه «خبرهای پوششی رسانهها بر خبرهای سوژهای و تولیدی آنها غالب شده است»، یادآور میشود: افزایش خبرهای پوششی از جمله مشکلات محتوایی رسانههای امروز محسوب میشود. نباید یادمان برود که قرار نبود رسانهها میکروفن افراد باشند و به امید اینکه نشست خبری یا همایشی برگزار شود، به حیاتشان ادامه بدهند.
او در ادامه با بیان اینکه «تفاوت ورود و پیگیری موضوعات است که نقش اصلی رسانهها را تعیین میکند» و با تاکید بر اینکه رسانهها باید نکات مثبت و منفی را در کنار هم عنوان کنند، خاطرنشان میکند: اگر رسانهها موضوعی را فقط از جنبههای مثبت مورد ارزیابی قرار دهند، تبلیغ کردهاند؛ که البته امروز تبلیغات رسانهای دیگر موضوعیت خود را از دست داده است. از سوی دیگر هم اگر موضوعی فقط از جنبه منفی دیده شود، تخریب است. در این میان سوال من از رسانهها این است که آیا کسی در جهان وجود دارد که هیچ نکته مثبتی و منفی نداشته باشد؟
خدادی اظهار میکند: مساله دیگر این است که امروز بخش زیادی از مطالب رسانهها به انعکاس مطالب سایر رسانهها اختصاص پیدا کرده است. یادم است زمانی که در هند خبرنگار بودم، یکی از مهمترین خصوصیتهای روزنامهها این بود که فقط نصف صفحه به مطالب رسانههای دیگر اختصاص داشت و سایر مطالب کاملاً اختصاصی بود. یعنی از ۴۰ صفحه روزنامه تنها نصف یا یک صفحه به مطالب رسانههای دیگر اختصاص داشت.
در این مملکت فقط خبر بد، خوب است
معاون امور مطبوعاتی با بیان اینکه «بعضا در این مملکت فقط خبر بد، خبر خوب است»، اظهار میکند: یکی از مشکلات ما این است که فکر میکنیم خبر بد حتماً خبر خوب است؛ به خاطر همین هم وقتی خبرنگار برای پوشش خبری در نشست و همایشی حضور پیدا میکند، بیشتر به دنبال نکات منفی میگردد.
خدادی تاکید میکند: البته اسم مطالبی که در اکثر رسانهها منعکس میشود را «خبر» هم نمیتوان گذاشت، چراکه بیشتر شبیه پیام هستند. در واقع میتوان گفت این روزها رسانهها بیشتر وسیله انتقال پیام دیگران به مخاطبان شدهاند. نتیجه این رویکرد هم این شده است که برخی رسانهها گاهی قاضی، کارشناس و متخصص میشوند.
او ادامه میدهد: این در حالی است که رسانهها با هدف تبادل دیدگاههای مختلف ایجاد شدند و در اصل قرار نبود که خودشان موضعی نسبت به مسائل داشته باشند یا جای گوینده بنشینند. بر اساس اصول حرفهای یک گزارش باید بتواند دیدگاههای موافق و مخالف را در کنار هم مطرح کند و امکان قضاوت را فراهم آورد؛ حتی اگر سیاست رسانهای هم به گونهای باشد که بخواهند جانب را به سمت خاصی بدهد، میتواند از دیدگاههای مثبت یا منفی بیشتری بهره ببرد و نه اینکه صرفاً منفی یا مثبت باشد.
خدادی با بیان اینکه «گاهی گزارشهایی در رسانهها نوشته میشود که فردی را کاملاً تخریب و نابود میکند»، اظهار میکند: اینکه رسانهها مطالبی بنویسند و در آن فردی را به عرش اعلا ببرند یا به کف زمین بیاورند و گاهی حتی کار به تهدید هم بکشد، به هیچ وجه با اصول حرفهای رسانه همخوانی ندارند و برای مخاطب نیز جذابیتی ندارد و موجب استمرار مراجعه به رسانه به عنوان مرجع اطلاعات نمیشود؛ چون به هر حال مخاطب بخشی از اطلاعات را دریافت کرده خواه مثبت یا منفی.
اگر قدرت رسانه به پول بود، عربستان باید حرف اول را میزد
معاون مطبوعاتی که معتقد است سه عنصر تمایز، تفاوت و تنوع جذابیت خبر را معنی میکند، در این زمینه میگوید: برای اینکه رسانهای بتواند مخاطب را جذب کند باید تمایز، تفاوت و مطالب خبری متنوعی داشته باشد. البته این امر به صورت کلی در تمام موضوعات تولیدی مصداق دارد. به عنوان مثال پوشاک در طی سالها متناسب با ذائقه مردم دستخوش تغییرات زیادی شده است، اما در عرصه رسانه سالها تغییری ایجاد نشده و همه رسانهها از الگوی ثابت «وی اظهار کرد» و «وی افزود» استفاده میکنند. در حالی که برای ارتباط با مردم باید همگام با آنها پیش رفت. به عنوان مثال الان بسیاری از رسانهها به این نتیجه رسیدهاند که یک کلمه از یک خط بهتر است و یک خط از یک صفحه خبر بهتر است. در واقع هنر امروز رسانهها این است که بتوانند کوتاه و گویا بنویسند و سادهسازی کنند؛ چون دیگر مخاطب آنقدر وقت ندارد که مطالب طولانی بخواند.
خدادی با تاکید بر اینکه «رسانهها باید به سمت دستهبندی اطلاعات پیش بروند و حجم اطلاعات را از اغتشاش دربیاورند»، اظهار میکند: جهان به سمتی رفته است که دیگر انحصار رسانهای برداشته شده و محدودیتی وجود ندارد. امروز دیگر دسترسی به اطلاعات یک انتخاب نیست که بخواهیم آن را در اختیار مردم بگذاریم یا نگذاریم! امروز دنیای تکنولوژی و اطلاعات است؛ دنیایی غیرقابل پیشبینی و غیرمنتظره که ابعاد آن در گذشته برای هیچکسی روشن نبود.
او یادآور میشود: امروز رسانهها در میان اولویتهای مردم قرار ندارند و خود رسانهها مقصر اصلی این ماجرا هستند؛ چراکه نتوانستند اطلاعات و محتوای مورد نیاز مخاطب را فراهم کنند. رسانههای ما همه کار میکنند و هیچ کاری هم نمیکنند. فکر میکنم ریشه اصلی این مشکل و بسیاری از مشکلات کشور، این است که بسیاری از نهادها از حاکمیت بودجه دریافت میکنند؛ حالا برخی از اینها رسانهدار شده و بخش خصوصی را ضعیف و نحیف کردهاند. نکته دیگر این است که حداقل منابع مالی بسیاری از رسانههایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند از قبل تأمین میشود و دیگر نیازی به تلاش نیست. در واقع به خاطر اینکه حداقل منابع مالی رسانهها از پیش تأمین شده است، دیگر خودشان برای بقا تلاش چندانی نمیکنند.
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی میگوید: من در کشورهای هند و پاکستان زندگی کردم و میدانم که رسانههای آنها با چه سختکوشی تلاش میکنند خودشان را زنده نگه دارند. اگر قرار بود که قدرت رسانه به پول باشد، امروز عربستان باید حرف اول را میزد و نه اینکه رسانههای هند و پاکستان از نظر تیراژ و محتوا جزو بزرگترین رسانههای دنیا باشند.
تمام رسانههای دنیا خطقرمز دارند
خدادی همچنین درباره نقش خطقرمزها در میزان تأثیرگذاری رسانهها، اظهار میکند: نمیتوان تمام مطالب رسانهها را فقط به موضوعات سیاسی محدود کرد. رسانهها در بخشهای دیگر نیز با قرمز مواجه هستند؟ ضمن اینکه خطوط قرمز بهویژه در مباحث سیاسی تنها در کشور ما مطرح نیست؛ بلکه به شکل جدیتری در کشورهایی همانند هند و پاکستان که اتفاقاً دارای رسانههای قدرتمندتری نیز هستند، وجود داردخطوط قرمز بهویژه در مباحث سیاسی تنها در کشور ما مطرح نیست؛ بلکه به شکل جدیتری در کشورهایی همانند هند و پاکستان که اتفاقاً دارای رسانههای قدرتمندتری نیز هستند، وجود دارد.. در اروپا و آمریکا نیز خط قرمزهایی برای اخبار سیاسی وجود دارد و به طور کلی این موضوع بخشی از قواعد اداره کشورهاست. حتی هر فردی نیز برای خودش خطوط قرمزی دارد؛ مگر میشود کسی بگوید من مسائل شخصی و هویتی برایم مهم نیست؟ قطعاً هر فردی در مواجهه با جمع یا حتی در خانواده برای خود خطوط قرمزی دارد که دیگران باید به آنها احترام بگذارند.
او تاکید میکند: ما تصور میکنیم که خطقرمزهای زیادی داریم، اما واقعاً رسانهها به چه موضوعی میخواهند بپردازند که به خاطر خط قرمزها نمیتوانند؟ باید این نکته را نیز در نظر داشت که خط قرمز در تمام رسانههای دنیا وجود دارد. به عنوان مثال مگر میشود که در آمریکا رسانهای بتواند علیه اسرائیل مطلب بنویسد؟ یا رسانهای در آلمان باشد که بتواند از هیتلر طرفداری کند؟
سازمان نظام رسانهای بار دیگر بررسی میشود
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود به برنامههای آتی خود در این معاونت اشاره میکند و میگوید: کارهایی که ما باید در معاونت مطبوعاتی انجام بدهیم ساماندهی قوانین و یکسانسازی بعضی رویهها است. به طور کلی در کشور ما بعضی رویهها به موازات هم هستند، برخی روبهروی هم قرار میگیرند و برخی هم اصلاً وجود ندارند. دلیل این موضوع هم این است که اساساً تعریف مشخصی از بسیاری از تکالیف وجود ندارد.
او در ادامه درباره وضعیت سازمان نظام رسانهای توضیح میدهد: نگرانیهایی در این مورد در میان اصحاب رسانه وجود دارد که من به عنوان معاون امور مطبوعاتی باید تلاش کنم این نگرانیها برطرف شود. بر همین اساس هم فکر میکنم برای رسیدن به یک نقطه مشترک بهتر است بخشهایی که با انتقادهای بیشتری مواجه است را اگر لازم است به نظرخواهی بگذاریم و با اعمال تغییرات لازم آن را به تأیید حداکثری برسانیم.
خدادی اضافه میکند: معاونت مطبوعاتی بررسی قانون تبلیغات، قانون مطبوعات و سازمان نظام رسانهای را در دستور کار خود قرار داده است. تلاش ما این است که در این سه قانون با اهالی رسانه به یک نقطه مشترک برسیم. در همین راستا بخشهایی که مشکل دارد را نظرخواهی میکنیم و از میان نظرهای مطرحشده، به نتیجه مشخص میرسیم. طبیعی است که بر اساس نظر حداکثری تصمیمگیری خواهد شد؛ چراکه طبیعتاً نمیتوان به اجماع ۱۰۰ درصدی رسید.
برگزاری نمایشگاه مطبوعات منوط به تغییر محتوای آن است
خدادی همچنین درباره برنامه معاونت مطبوعاتی برای برگزاری نمایشگاه مطبوعات امسال، اظهار میکند: تصمیم ما بر این است که نمایشگاه مطبوعات را روزآمد و کارآمد کنیم؛ یعنی به سمتی پیش برویم که نمایشگاه به موضوعات روز رسانه بپردازد و برای رسانههای فردا نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. در واقع نمایشگاه مطبوعات باید بستری برای رونق و تقویت کسب و کار و… رسانهها باشد و نه فضایی برای نمایش رسانهها.
او با بیان اینکه «برگزاری نمایشگاه مطبوعات منوط به تغییر محتوای آن است»، یادآور میشود: محتوای نمایشگاه باید در توسعه رسانهای نقش داشته باشد. آسیبشناسی نمایشگاههای گذشته نشان داده است که این نمایشگاه بیشتر به یک نمایش رسانهای تبدیل شده و فرایندی شکل گرفته بود که افراد مختلف در آن حضور پیدا میکردند و با آنها مصاحبه میشد.
معاون مطبوعاتی تاکید میکند: بنابراین اگر توانستیم با این شرایط اقتصادی، کاری کنیم که نمایشگاه مطبوعات برای اهالی رسانه مفید باشد، آن را برگزار خواهیم کرد. البته تأکیدی هم نداریم که نمایشگاه طبق روال حتماً در آبان ماه برگزار شود.
بحران کاغذ، مشکل اصلی مطبوعات نیست
خدادی درباره برنامههای معاونت مطبوعاتی برای حل بحران کاغذ، میگوید: با توجه به مشکلات اقتصادی کشور، کاغذ نیز یکی از کالاهایی است که برای تأمین آن باید تلاش کرد. ما الان در جنگ تحمیلی اقتصادی هستیم و باید به سمت بهرهبرداری حداکثری از منابع پیش برویم و زیانها را هم به حداقل برسانیم.
او ادامه میدهد: هماکنون نزدیک به ۱۱ هزار ۱۲۰ رسانه در کشور ما دارای مجوز هستند و در یک استان ۲۷ روزنامه چاپ میشود. این در حالی است که کل تیراژ روزنامهها زیر یک میلیون است و کاغذ مورد تقاضا بالای چند میلیون است. بنابراین اولین کاری که باید انجام دهیم این است که میان تعداد رسانهها و میزان تقاضا رابطهای منطقی برقرار کنیم.
معاون مطبوعاتی محتوا را مشکل اصلی رسانهها عنوان و اظهار میکند: علت اصلی بحران رسانههای مکتوب محتوا و سپس پول و کاغذ است. بنابراین برای حل مشکل دوم باید اول مساله محتوا حل شود. در اینکه معاونت مطبوعاتی با همه توان خود به سراغ حل بحران کاغذ میرود شکی نیست، اما در عین حال باید بدانیم که حل بحران کاغذ و مشکلات مالی رسانهها در شرایط فعلی لزوماً به بقای آنها کمک نمیکند. بنابراین نباید کاغذ را علت اصلی ناتوانی رسانههای مکتوب مطرح نکنیمحل بحران کاغذ و مشکلات مالی رسانهها در شرایط فعلی لزوماً به بقای آنها کمک نمیکند. بنابراین نباید کاغذ را علت اصلی ناتوانی رسانههای مکتوب مطرح نکنیم. رسانههای ما به خاطر این تعطیل میشوند که در چرخه عرضه و تقاضا جای خود را از دست دادهاند.
خدادی خاطرنشان میکند: در این میان یا باید منابع مالی این تعداد روزنامهای که در کشور مجوز دارند را تأمین کنیم که با هیچ عقل و منطقی همخوانی ندارد یا اینکه به رسانهها بگوییم همانند سایر کشورهای دنیا خودشان در چرخه عرضه و تقاضا درآمدزایی کنند. این موضوع به معنی قطع حمایتهای دولتی نیست، بلکه به این معنی است که خود رسانهها نیز باید برای بقای خودشان تلاش کنند و وارد عرصه عرضه و تقاضا بشوند.
حل مشکل بیمه خبرنگاران؛ اولویت اصلی معاونت مطبوعاتی
خدادی بیمه خبرنگاران را یکی از اصلیترین دغدغههای خود میداند و اظهار میکند که برای بهبود وضعیت بیمه خبرنگاران به جای مسکن به دنبال راهحلی قطعی است.
او یادآور میشود: برای حل مشکلات بیمه خبرنگاران باید به دنبال نظام و قواعد مشخصی بود. در همین راستا نیز درخواست دادهام تمام اطلاعات لازم در این زمینه جمعآوری شود تا با بررسی این اطلاعات به دنبال راهحلی دائمی برای حل این مشکل باشیم. البته بیمه خبرنگاران ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که برای رسیدن به یک راهحل قطعی باید همه آنها را مورد بررسی قرار داد.
معاون مطبوعاتی خاطرنشان میکند: دغدغه اصلی و اول من در معاونت مطبوعاتی بیمه خبرنگاران است. چراکه معتقدم قدرت اصلی رسانه نیروی انسانی آن است و به عنوان کسی که به دنبال توسعه رسانه است باور دارم که نیروی انسانی رسانه نیاز به امنیت شغلی دارد و پیشنیاز این امینت شغلی، سلامت این افراد است.
معاونت مطبوعاتی تدارکچی رسانهها شده است
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی در بخش پایانی سخنان خود اظهار میکند مثلثی را با سه ضلع اقتصاد، محتوا و هویت برای رسانه تعریف کرده است. او در این زمینه توضیح میدهد: اساساً معاونت امور مطبوعاتی راهاندازی شد که بتواند گردش اطلاعرسانی را در کشور تقویت کند. اما به مرور زمان به تدارکچی رسانهها تبدیل شده که یا باید مجوز بدهد یا اینکه حمایت کند و پول بدهد.
او ادامه دهد: در بخش اقتصاد رسانه باید این موضوع بررسی شود که چرا مردم روزنامه نمیخرند؟ وقتی رسانهای ۳۰ سال است کار میکند و درآمد آن در طی این سالها کم شده است و دیگر از رسانه درآمد ندارد، یعنی دچار اختلال است. به این رسانه هرچقدر هم که پول بدهیم اختلالش برطرف نمیشود. مگر اینکه کارآمد و روزآمد شود و به چرخه عرضه و تقاضا در زندگی مردم برگردد.
خدادی ادامه میدهد: در بخش محتوای رسانه نیز به این موضوع میپردازیم که جای عرضه و تقاضا در رسانه عوض شده است. در دورهای انحصار اطلاعات و رسانه وجود داشت، اما امروز باید از مخاطب به رسانه برسیم و بر اساس تقاضا محتوا تولید کنیم. در واقع در دنیای امروز باید بازرگانی رسانهها در اولیتشان قرار بگیرند تا بتوانند زنده بمانند. همچنین هویت رسانه نیز به این معنی است که رسانهداری در کشور ما بیشتر از خود رسانه اهمیت دارد. به همین علت هم حدود ۴۰ خبرگزاری، ۳۰۰ روزنامه و ۵ هزار سایت و هزاران ماهنامه و مجله و … در کشور داریم.