- مریم مهرزاد – وقتی به خیابانهای شلوغ تهران، مشهد یا اصفهان نگاه میکنیم، ترافیک را فقط بهصورت ازدحام خودروها و بوقهای آزاردهنده میبینیم. اما ترافیک، نشانهای از یک بحران پیچیدهتر است: بحرانی که از تعامل رفتار مردم، ضعف زیرساختها، مشکلات مدیریتی و سیاستگذاری، و حتی الگوهای توسعه شهری شکل میگیرد.
طبق گزارشهای رسمی، سالانه هزاران ساعت وقت شهروندان در ترافیک هدر میرود؛ میلیاردها تومان خسارت اقتصادی و سهم بزرگی از آلودگی هوا و فرسایش زیرساختها به ترافیک مرتبط است. اما پرسش اصلی این است:
چقدر از این مشکل تقصیر رفتار رانندگان است و چقدر پای سایر عوامل، مثل زیرساختهای ناکارآمد، حملونقل عمومی ضعیف یا ضعف مدیریتی در میان است؟
رانندگان چقدر مقصرند؟
مهندس علی صادقی کارشناس ترافیک شهری میگوید:رفتار رانندگان سهم مهمی در ایجاد و تشدید ترافیک دارد. تغییر مسیر ناگهانی، توقف دوبله، پارک غیرمجاز، رعایتنکردن فاصله و سرعت مجاز، عبور از چراغ قرمز — همه اینها باعث کندشدن جریان خودروها و حتی قفلشدن مسیرها میشود.»
او اضافه میکند:پژوهشها نشان میدهد که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مشکلات ترافیکی روزانه ناشی از رفتارهای شخصی رانندگان است. یعنی حتی اگر بهترین خیابانها و پلها را داشته باشیم، بدون تغییر فرهنگ رانندگی، باز هم گرفتار ترافیک خواهیم بود.»
فقط رانندهها مقصر نیستند
اما آیا همه ماجرا تقصیر رانندگان است؟ مهندس صادقی میگوید که اتفاقاً سهم زیادی از مشکل ترافیک به عوامل دیگر برمیگردد. او این عوامل را چنین دستهبندی میکند و توضیح میدهد:
طراحی و کیفیت زیرساختها (حدود ۳۰ درصد سهم)
خیابانها و بزرگراههای شهرهای بزرگ اغلب برای ۲۰ یا ۳۰ سال پیش طراحی شدهاند، زمانی که تعداد خودروها بسیار کمتر بود. امروز، همان خیابانها زیر بار سنگین خودروهای شخصی و تجاری خم شدهاند. مهندس صادقی میگوید:
«مثلاً در بسیاری از نقاط، عرض معبر کافی نیست، تقاطعها طراحی اصولی ندارند، و حتی مسیرهای جایگزین برای دور زدن یا کاهش فشار ترافیک دیده نشده است.»
حملونقل عمومی ناکارآمد (حدود ۲۰ درصد سهم)
وقتی مردم دسترسی آسان، سریع و ارزان به مترو، اتوبوس یا تاکسی مطمئن نداشته باشند، طبیعتاً به سمت خودروی شخصی میروند. صادقی توضیح میدهد:
«ما باید سیستم حملونقل عمومی را طوری تقویت کنیم که مردم احساس کنند استفاده از آن راحتتر و بهصرفهتر از خودروی شخصی است.»
ضعف سیاستگذاری و مدیریت شهری (۱۰ تا ۲۰ درصد سهم)
قوانین بازدارنده کافی نیستند یا بهخوبی اجرا نمیشوند. مثلاً توقف دوبله بهندرت جریمه میشود، دوربینهای کنترل هوشمند کافی نصب نشده، و حتی طرحهای ترافیکی مثل طرح زوج و فرد یا طرح ترافیک گاهی بهدرستی مدیریت نمیشوند.
صادقی تأکید میکند:تا وقتی که مدیریت شهری روی اجرای قانون و سیاستگذاری دقیق سرمایهگذاری نکند، مردم انگیزهای برای رعایت مقررات نخواهند داشت.»
توسعه شهری و توزیع خدمات نامتوازن
عامل مهم دیگری که کمتر به آن توجه میشود، توسعه نامتوازن شهرهاست. وقتی همه خدمات، ادارات، بیمارستانها و مدارس در نقاط خاصی متمرکز میشوند، ترافیک هم به همان نقاط هجوم میبرد.
مهندس صادقی میگوید:اگر بتوانیم خدمات شهری را بهصورت متوازن در سطح شهر و حتی حومهها توزیع کنیم، فشار بر هسته مرکزی شهرها کم میشود.»
چه میتوان کرد؟
آموزش و فرهنگسازی عمومی
«باید فرهنگ رانندگی از مدارس آموزش داده شود و فقط به دورههای گواهینامه محدود نشود.»
تقویت حملونقل عمومی
«بیشتر سرمایهگذاریهای شهری باید به سمت مترو، اتوبوسهای سریعالسیر و حتی دوچرخهسواری ایمن برود.»
نوسازی و بازطراحی معابر
«خیابانها باید بازطراحی شوند؛ مثلاً با ایجاد مسیرهای مخصوص اتوبوس و تاکسی، حذف نقاط کور، و بهبود چراغهای راهنمایی هوشمند.»
مدیریت هوشمند و سیاستگذاری دقیق
«استفاده از فناوری برای کنترل جریان ترافیک، جریمه هوشمند، اطلاعرسانی به رانندگان، و اعمال قوانین بازدارنده از ارکان موفقیت است.»
توسعه شهری متعادل
«باید الگوی توسعهای اتخاذ شود که فشار اقتصادی، اجتماعی و ترافیکی را فقط به مرکز شهرها تحمیل نکند.»
ترافیک شهری فقط یک مشکل فنی یا یک معضل رفتاری نیست؛ نتیجه ترکیبی از رفتارهای فردی، ضعف زیرساختها، سیاستگذاریهای ناقص و توسعه شهری نامتوازن است. حل این مشکل نیازمند نگاه جامع و اجرای همزمان چندین راهکار است. تغییر پایدار تنها وقتی حاصل میشود که مردم، مدیران و سیاستگذاران همه سهم خود را بپذیرند و با هم همکاری کنند.