بلاگری بی‌ضابطه؛ شتابی کور در فضای مجازی

بلاگری بی‌ضابطه؛ شتابی کور در فضای مجازی

مدیر سایت بدون دیدگاه

مریم مهرزاد – صبح که بیدار می‌شوی و گوشی را در دست می‌گیری، موجی از تصاویر و ویدیوها تو را در خود می‌کشد. بلاگرهایی که از لحظات بیدارشدنشان فیلم می‌گیرند، از صبحانه‌ای که خورده‌اند، از چالشی که با دوستانشان انجام داده‌اند و حتی از گریه‌ها و خستگی‌هایشان. دنیایی که پر از زرق‌وبرق است و پر از وعده و تبلیغ. اما وقتی دقیق‌تر نگاه کنی، می‌بینی این دنیا فقط روی سطح برق می‌زند؛ زیرش، پر از شکاف‌ها و چالش‌هایی است که اغلب نادیده گرفته می‌شود.

بلاگری در ایران این روزها بدون چارچوب و قانون خاصی رشد می‌کند. هر کسی با یک گوشی ساده و اینترنت می‌تواند در چند دقیقه تبدیل به چهره‌ای تأثیرگذار شود و هزاران یا حتی میلیون‌ها دنبال‌کننده پیدا کند. اما این رشد بدون قاعده، چالش‌هایی جدی با خود آورده است؛ چالش‌هایی که هم بلاگرها را می‌سوزاند و هم مخاطبانشان را.

یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها نبود قانون شفاف است. امروز هر بلاگری می‌تواند هر چیزی را تبلیغ کند؛ از محصولات آرایشی و دارویی گرفته تا مکمل‌های غذایی، بدون اینکه بررسی دقیقی از کیفیت یا صحت ادعاها وجود داشته باشد. بسیاری از مردم، به‌ویژه نوجوانان، تحت تأثیر همین تبلیغات وارد مسیرهایی می‌شوند که گاه سلامت، روان یا حتی وضعیت مالی‌شان را تهدید می‌کند.

چالش دیگر، نداشتن آموزش حرفه‌ای است. بسیاری از بلاگرها، به‌ویژه جوان‌ترها، بدون اینکه آموزش دیده باشند وارد این فضا می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانند که انتشار یک جمله یا تصویر می‌تواند موجی از واکنش‌های مثبت یا منفی به‌دنبال داشته باشد؛ نمی‌دانند که مسئولیت اجتماعی یعنی چه و فقط یک چیز را می‌شناسند: بیشتر دیده‌شدن. همین عطش دیده‌شدن باعث می‌شود مرزهای اخلاقی مدام جابه‌جا شود؛ شوخی‌ها تندتر، دعواها علنی‌تر و نمایش‌های زندگی شخصی بی‌پرده‌تر.

از سوی دیگر، خود مخاطبان هم بدون آموزش کافی وارد این چرخه شده‌اند. نوجوانی که ساعت‌ها درگیر تماشای زندگی بلاگرهاست، مدام خود را با آن‌ها مقایسه می‌کند. چرا من این‌طور خوشبخت نیستم؟ چرا سفرهای آن‌ها لوکس‌تر است؟ چرا من این کیف یا لباس را ندارم؟ و همین مقایسه‌های بی‌پایان، باعث شکل‌گیری احساس ناکافی‌بودن، ناامیدی و حتی افسردگی می‌شود. بزرگسالان هم از این آسیب‌ها بی‌نصیب نمی‌مانند؛ وقتی تحت تأثیر تبلیغات احساسی و بدون پشتوانه، خریدهای غیرضروری انجام می‌دهند یا سبک زندگی‌شان را بر اساس نمایش‌های غیرواقعی تنظیم می‌کنند.

اما کارشناسان برای عبور از این بحران‌ها چه می‌گویند؟ دکتر نادری، جامعه‌شناس رسانه، هشدار می‌دهد که ما باید همین حالا به فکر سامان‌دادن این فضا باشیم. او معتقد است که اولین قدم، شفاف‌سازی در تبلیغات است؛ همان‌طور که برای داروها و مواد غذایی مقررات داریم، باید برای تبلیغات فضای مجازی هم قانون مشخص بنویسیم تا مردم بدانند چه چیزی تبلیغ می‌شود و چه خطراتی ممکن است داشته باشد.

کارشناس دیگری می‌گوید که ثبت رسمی صفحات پرمخاطب می‌تواند کمک بزرگی باشد. به‌نظر او، وقتی یک صفحه میلیون‌ها نفر دنبال‌کننده دارد، نباید مثل یک حساب شخصی عادی عمل کند؛ بلکه باید به‌عنوان یک رسانه تأثیرگذار ثبت و شناخته شود و صاحبش هم مسئولیت حرفه‌ای داشته باشد. این کار نه برای محدودسازی، بلکه برای شفافیت است؛ چون وقتی قدرت داری، باید در برابر اثر حرف‌ها و کارهایت پاسخ‌گو باشی.

کارشناسان روان‌شناسی هم بر آموزش تأکید می‌کنند؛ هم برای بلاگرها و هم برای مخاطبان. بلاگرها باید درباره اخلاق حرفه‌ای، اعتبارسنجی محتوا و تأثیر اجتماعی آموزش ببینند و مخاطبان هم یاد بگیرند که چطور با دیدی نقادانه به محتواها نگاه کنند، بدون اینکه هرچه می‌بینند را بلافاصله باور کنند.

البته پلتفرم‌های فضای مجازی هم بی‌نقش نیستند. آن‌ها باید الگوریتم‌هایشان را شفاف‌تر کنند، برای محتواهای مشکوک هشدار بدهند و ابزارهایی طراحی کنند که مخاطبان راحت‌تر بتوانند محتوای آسیب‌زا را گزارش دهند. در نهایت، سیاست‌گذاران هم باید قوانین مشخص و به‌روزی بنویسند؛ قوانینی که با مشارکت بلاگرها، کارشناسان رسانه، روان‌شناسان و حقوق‌دانان طراحی شود و هم آزادی بیان را حفظ کند، هم جلوی هرج‌ومرج و آسیب‌ها را بگیرد.

بلاگری بی‌ضابطه مثل سیلابی است که اگر مهار نشود، هم سازنده‌اش را می‌بلعد و هم زمین‌های اطرافش را ویران می‌کند. اما اگر درست هدایت شود، می‌تواند به رودخانه‌ای پربار تبدیل شود؛ رودخانه‌ای که آموزش می‌دهد، الهام‌بخش است و فرصت‌های جدید می‌آفریند. امروز، سرنوشت این مسیر نه فقط در دست بلاگرها، بلکه در دست همه ماست.

 

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *