مریم مهرزاد – در روزهای اخیر، دادستانی چند استان از جمله خوزستان، البرز، قم و فارس، اعلام کردهاند که گرداندن سگ در معابر عمومی و بوستانها ممنوع است. این اقدام که با هدف صیانت از امنیت روانی و اجتماعی شهروندان صورت گرفته، اگرچه دیرهنگام بهنظر میرسد، اما اقدامی ضروری و قابل تحسین است. با توجه به افزایش شکایات مردمی درباره حضور سگها در پارکها، پیادهروها و حتی اماکن مذهبی، اکنون زمان آن است که این برخورد در سطح ملی و سراسری اجرا شود.
سگگردانی؛ تجاوز پنهان به حقوق دیگران
سگگردانی در اماکن عمومی، بهویژه در مناطق مسکونی و پرتردد، در ظاهر رفتاری بیضرر جلوه میکند، اما در واقع نقض جدی حقوق شهروندان دیگر است. این موضوع، بهویژه برای خانوادههایی که دارای کودکان خردسال، سالمندان یا افرادی با سابقه ترس از حیوانات هستند، به یک عامل تهدیدکننده امنیت روانی بدل شده است. گزارشهای متعددی از حمله سگ به رهگذران، ایجاد ترس و حتی وقوع حادثههای جسمی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شده است.
در یک جامعه متوازن، آزادی فردی زمانی مشروعیت دارد که به آزادی و امنیت دیگران آسیبی نرساند. گرداندن سگ در مکانهای عمومی، بدون در نظر گرفتن حضور سایر شهروندان، عملاً نشاندهنده نوعی خودخواهی اجتماعی و بیتوجهی به قواعد زندگی جمعی است.
بستر قانونی ممنوعیت سگگردانی
برخورد با این پدیده، صرفاً یک برخورد سلیقهای یا فرهنگی نیست، بلکه دارای پشتوانه قانونی و قضایی روشن است. بر اساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، انجام اعمالی که موجب جریحهدار شدن عفت عمومی شود، جرم محسوب میشود. از سوی دیگر، آییننامههای بهداشتی و مصوبات شوراهای شهری نیز به روشنی بر لزوم مدیریت حیوانات خانگی در محیطهای عمومی تأکید دارند.
دادستانیها بهعنوان نماینده حاکمیت در دفاع از نظم عمومی، وظیفه دارند از فضاهای شهری بهعنوان میراث مشترک تمام مردم محافظت کنند. در همین راستا، پلیس نیز مکلف است با مشاهده هرگونه سگگردانی در اماکن ممنوعه، ضمن صدور تذکر، در صورت لزوم نسبت به توقیف حیوان و ارجاع متخلف به مراجع قضایی اقدام نماید.
وضعیت در کشورهای اروپایی؛ آزادی تحت قانون
یکی از رایجترین استدلالها در دفاع از سگگردانی در ایران، ارجاع به کشورهای غربی است که در آنجا نگهداری از حیوانات خانگی امری رایج است. اما نکتهای که غالباً نادیده گرفته میشود این است که در این کشورها، آزادی نگهداری از سگ بهشدت مشروط به رعایت حقوق دیگران و مقررات دقیق شهری است.
در فرانسه، برای گرداندن سگ در فضاهای عمومی، همراه داشتن قلاده، پوزهبند، کارت شناسایی حیوان و بسته مخصوص جمعآوری فضولات اجباری است. ورود سگها به بسیاری از اماکن عمومی مانند فروشگاهها، مترو و برخی پارکها ممنوع است و در صورت تخلف، جریمههای سنگین اعمال میشود.
در آلمان، شهرداریها و پلیس محلی قوانین سختگیرانهای را اجرا میکنند. سگهایی که سابقه رفتارهای تهاجمی دارند باید تحت نظارت دامپزشک ثبت شده باشند و تنها در مکانهای خاص اجازه حرکت دارند. سگگردانی بدون قلاده یا در ساعات غیرمجاز، میتواند منجر به توقیف حیوان یا محرومیت دائمی صاحب حیوان از نگهداری سگ شود.
در بریتانیا نیز، سگگردانی بدون کنترل دقیق یا در مکانهای خاص مانند فضاهای عمومی بسته، حملونقل عمومی یا محل بازی کودکان، جرم تلقی میشود. شهروندان موظفاند در صورت حمله یا ترساندن دیگران توسط حیوانشان، خسارت پرداخت کنند و حتی امکان دارد با پیگرد قضایی روبهرو شوند.
این نمونهها نشان میدهد که آنچه در کشورهای توسعهیافته وجود دارد، آزادی مسئولانه و قانونمند است، نه رهاسازی حیوانات در فضاهای شهری بدون نظارت.
مطالبه جدی مردم ؛برخورد سراسری و هماهنگ
با توجه به اثربخشی اقدامات دادستانی در چند استان، انتظار عمومی آن است که این برخورد قاطع و قانونی، در تمام استانها و شهرهای کشور نهادینه شود. فضای شهری باید برای همه اقشار، از کودک تا سالمند، فضایی امن و بدون تنش باشد.
همچنین پلیس، بهعنوان نهاد حافظ امنیت عمومی، باید آموزشهای لازم را برای برخورد قانونی، قاطع، اما محترمانه با متخلفان دریافت کرده و در کنار دستگاه قضایی، از حریم اجتماعی شهروندان دفاع کند.
گرداندن سگ در معابر عمومی، پدیدهای است که در صورت رها بودن، میتواند به یکی از عوامل مهم تهدیدکننده نظم اجتماعی و آرامش روانی شهروندان تبدیل شود. قانون در این زمینه صراحت دارد و جامعه نیز حمایت خود را نشان داده است. اکنون نوبت تصمیمگیران ملی است تا با نگاهی مسئولانه، این برخورد را از سطح استانهای محدود به یک مطالبه و اقدام سراسری تبدیل کنند.
صیانت از آرامش عمومی، بالاتر از رضایت فردی است.