کارشناس مسائل بین الملل با مهم خواندن جایگاه ایران برای کشورهای اروپایی عنوان کرد که آمریکا در روند تحقق اهدافش علیه ایران با مسیر سختی روبرو است.
ابوالفضل خدائی: بامداد روز یکشنبه بود که ایالات متحده آمریکا در ادامه سیاست های یکجانبه گرایانه مدعی شد که تقرییا همه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران بار دیگر اعمال شده اند. موضوعی که همان طور پیش بینی می شد بار دیگر با استقبال جهانی مواجه نشد و واشنگتن ترجیح داد بار دیگر طعم شکست را به خود بچشاند. حال به نظر می رسد که واشنگتن هر چه در توان داشته علیه ایران به کار بسته و باید دید تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ سوم نوامبر روابط تهران و واشنگتن به کدام سمت و سو خواهد رفت که در همین باره با علی اصغر زرگر کارشناس مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم که در ادامه آن را می خوانید:
لطفا در ابتدا بفرمایید آیا می توان اعلام تحریم ها علیه ایران را نمایشی دیگر از سوی دولتمردان دانست؟ اتفاق بامداد یکشنبه مسیر روابط تهران و واشنگتن را به کدام سمت و سو می برد؟
درباره قطعنامه ای که در خصوص برجام وجود داشت دو تفسیر موجود است: یکی آنکه خود ایالات متحده آمریکا بارها اعلام کرده که از این توافق خارج شده و دیگر عضوی از آن نیست. اگر شکایتی هم در خصوص عدم ایفای تعهدات ایران مطرح شود و روند آن نیز پیگیری شود باز هم به آمریکایی ها مربوط نمی شود چرا که اصولا حقی به لحاظ قانونی ندارند. اما مساله ای که با آن مواجه هستیم این است که واشنگتن می گوید که موضوع رفع تحریم ها و حفظ وضع موجود باید مجددا در شورای امنیت مطرح شود و در آن شورا تصمیم گرفته شود که وضعیت کنونی یعنی برجام و تعلیق برجام ادامه پیدا کند. از همین رو آمریکا معتقد است که چنین موردی در شورای امنیت مطرح نشده است و بر پایه این استدلال و طبق قطعنامه ای که بر اساس توافق هسته ای بوده می توانند ساز و کار حل اختلاف را به جریان بیندازند. در نتیجه آمریکا که خود را عضوی از شورای امنیت می داند و عدم تداوم تعلیق تحریم ها را بهانه می کند به طور غیرقانونی و بی اساس این حق را به خود می دهند تا تحریم های گذشته را احیا کنند. خب در ادامه دیدیم که چه اتفاقی افتاد؛ اعضای باقی مانده در برجام به طور رسمی اعلام کردند که آمریکا حق چنین کاری را ندارد. حتی شورای امنیت نیز اعلام کرد که قادر به تصمیم گیری نیست چرا که اکثریت اعضا موافق این اقدام نیستند.
یعنی در این روند آمریکا مسیر دشوار و غیرممکنی را در پیش رو دارد؟
از طرفی باید در نظر داشت که اجرایی شدن مکانیسم ماشه به این آسانی ها نیست و چند گزینه را پیش روی آنها قرار می دهد: واشنگتن می تواند ادعا کند که در کنار تحریم های دیگر تحریم های تسلیحاتی ایران را برای جلوگیری از صادرات و واردات اعمال می کند. نکته اینجاست که شرکت های بین المللی تسلیحاتی دارای بازار رقابتی نیستند و هر کشوری طبق تناسب امنیتی و دفاعی خود یک نوع سیستم تسلیحاتی را برای خود انتخاب می کند. از همین رو آمریکایی ها قادر نیستند که شرکت های معتبر تسلیحاتی روسی، چینی و یا حتی کشورهای دیگر را تحت تحریم قرار دهند؛ مگر اینکه شرکت هایی باشند که در سطح بین المللی تامین کننده تسلیحات باشند و آمریکایی ها بخواهند مانع رسیدن تجهیزات و مواد اولیه به آنها شوند. در مورد کشور چین نیز باید در نظر داشت که آنها درصدی از نیازهای تسلیحاتی خود را از روسیه و درصدی دیگر را از آمریکا تامین می کند. به همین دلیل آمریکا در این زمینه می تواند فشارهایی بیاورد.
به جز این آیا آمریکایی ها تا قبل از زمان برگزاری انتخابات برنامه دیگری علیه ایران دارند؟
به غیر از این موضوع آمریکا به دنبال یک تنش و برخورد نیز با ایران است و درصدد آن است تا سورپرایز اکتبر را اجرایی کند. برای مثال کشتی های بازی را مورد تفتیش قرار دهد و حتی دستور ایست به آنها دهد تا از عدم وجود سلاح مطمئن شوند. به طور کلی این موضوع مطرح است که واشنگتن به سبب بالا بردن اعتبار رئیس جمهورش در آستانه انتخابات خواستار ایجاد تنش با ایران است تا این بهانه را مطرح کنند که به سبب افزایش تنش ها در خاورمیانه ترامپ باید بار دیگر برای ریاست جمهوری انتخاب شود. اگر آمریکا این گزینه را انتخاب کند به درگیری هایی هر چند محدود خواهد انجامید. در آن سو ایران نیز دست بسته نخواهد بود و می تواند برای کشتی هایی که با پرچم آمریکا در آبراه های بین المللی حرکت می کنند مشکل ساز شوند و آنها را مورد تفتیش قرار دهد. اطرافیان ترامپ به ویژه مایک پمپئو به دنبال متشنج کردن اوضاع هستند. همانطور که به طور غیرقانونی به خود اجازه می دهند که با وجود مخالفت های بین المللی دست به اقدامات یکجانبه علیه ایران بزنند این حق را به خود می دهند که دست به اقداماتی در آبهای بین المللی بزنند. هدف آنها هم چیزی جز تهیه خوراک برای انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر نیست.
یک سناریویی دیگری که وجود دارد این است که آمریکایی ممکن است مساله ایران را به صورت دلخواه به فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد ببرند و به شکل قلدرمأبانه ادعاهای کذب در خصوص به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را مطرح کنند و بگویند ما این حق را داریم که دریاهای آزاد برای ایران مانع تراشی کنند. البته موضوع به این سادگی ها نیست و اینطور نیست که ایران بخواهد تسلیم شود که این موضوع بیش از پیش زمینه های رویارویی را فراهم می آورد.
یعنی امکان درگیری بین ایران و آمریکا تا قبل از انتخابات وجود دارد؟ برخی از کارشناسان معتقدند که این یک بازی پرریسک و حتی حکم خودکشی ترامپ خواهد بود.
معتقدم که تا قبل از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تاریخ سوم نوامبر، دولت ترامپ برنامه ای در خصوص ایران دارد و هدف اصلی آنها قراردادن ایران در یک وضعیت سکون است. در نشریات و تحلیل های آمریکایی نیز این موضوع بررسی شده که ایران در این برهه به دنبال تنش زایی نیست و برخورد شدید را در دستور کار ندارد. در مثال این موضوع بحث عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی مطرح شد که ایران این اقدام را محکوم کرد و عکس العمل شدیدی نشان نداد. آمریکایی ها انتظار داشتند که ایران حداقل قطع رابطه کند. به طور کلی شاهد هستیم که ایران چه در این مساله و دیگر موضوعات منطقه تصمیم به صبر استراتژیک و مدارا گرفته است. از همین رو آمریکایی ها نیز به دنبال آن هستند که ایران را در حالت انفعال قرار دهند.
فکر می کنید موضع اروپایی ها در قضیه اقدام آمریکا علیه ایران چه باشد؟ آیا مانند اجرایی شدن اینستکس منفعلانه عمل خواهند کرد یا شاهد عدم همراهی آنها با آمریکا خواهیم بود؟
تا به این لحظه که با سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا مخالفت کرده اند و به دنبال حفظ توافق هسته ای هستند. آنها به دنبال نابودی برجام نیستند و ایران نیز همینطور. جمهوری اسلامی ایران با خروج از برجام قادر به پیشبرد اهداف خود نیست. از طرفی باید در نظر داشته باشیم که اروپا مواضعی نزدیک به ایران دارد. با توجه به مشکلات اقتصادی آنها و بحران کرونا در قاره اروپا، آنها رفع تحریم های ایران و فروش نفت کشورمان را فرصتی خوبی برای تجارت تلقی می کنند. از همه مهتر اینکه جایگاه ایران در منطقه استراتژیک است و همین مساله اهمیت موضوع را دو چندان می کند، چرا که به هیچ وجه نمی توان ایران را از معادلات کنار گذاشت. برای ایجاد صلح در منطقه در هر کشوری که باشد ایران به عنوان بازیگری مهم و حیاتی نقش آفرینی می کند و می تواند زمینه های همکاری بیشتر ایران با کشورهای اروپایی را پدید آورد. کشورهای اروپای غربی به خوبی به این موضوع واقف هستند که ایران بیشتر میل به همکاری با آنان دارد تا روسیه و چین. صنایع و مشاغل ایران به گونه ای است که برند اروپایی را بهتر و بیشتر می شناسد. همین موضوع سبب می شود تا اروپایی ها به هر صورت به طور کج دار و مریز نگه دارد. البته این موضوع به انتخابات آمریکا نیز بستگی دارد اینکه چه کسی روی کار می آید.
نکته مهم دیگر برای اروپایی ها این است که آنها به دنبال تولید ملی و مستقل کردن خود از آمریکا هستند. در این راستا اگر ترامپ بار دیگر در انتخابات پیروز شوند مساله تنش ها مانند تعرفه ها بار دیگر جریان خواهند داشت. از همین رو در دوران پساکرونا شاهد افزایش تعرفه ها و تولید ملی کشورها خواهیم بود. همه این مسائل اینطور اروپا را به سمتی می برد که بخواهد سیاست مستقلی را نیز در خاورمیانه اتخاذ کند و ایران را به عنوان یک شریک مهم برای خود حفظ کند.
با اعلام بازگشت تحریم ها از سوی آمریکا شاهد واکنش تندی از سوی ایران نبودیم. به نظر شما آیا نیاز بود که ایران به این اقدام پاسخی قاطع می داد؟
به نظر من نیاز به اقدامی نیست چونکه در کوتاه مدت اتفاقی قرار نیست رخ دهد. مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهونیستی به خوبی نشان داد که در این مقطع در سیاست خارجی ایران نیازی نمی بیند که بخواهد تنش بیشتری ایجاد کند. شاید ایجاد هر گونه تنش هزینه های بیشتری تحمیل کند. در حال حاضر ایران دریچه های تجارتی با چند کشور دارد و ترجیح می دهد با حفظ وضعیت فعلی نفوذ خود را در منطقه حفظ کند