تورم و گرانی که عامل اصلی ایجاد آنها خود دولت است، چون خوره به جان اقتصاد و زندگی و معیشت مردم افتاده و در گروههای کمدرآمد و حقوقبگیر این خوره از پوست و گوشت گذشته و به استخوان افراد این گروه اجتماعی رسیده است.
موضوعاتی، چون گرانی، تنگی معیشت، کاهش بیوقفه و بیسابقه ارزش پول ملی در برابر بسیاری از ارزهای خارجی، عمیق شدن فاصله طبقاتی با بالا رفتن نگرانکننده خط فقر و کاهش شدید قدرت خرید اکثریت قریب به اتفاق خانوارهای ایرانی، تاثیرات مضاعف شیوع ویروس کرونا بر افزایش شدید نرخ بیکاری که به طور طبیعی موجبات افزایش سرقت و دیگر جرائم و بزهکاریها را در جامعه فراهم ساخته از یکی، دو سال اول شروع کار دولت دوازدهم به تیتر اول مطبوعات، خبرگزاریها، پایگاههای خبر و شبکههای اجتماعی تبدیل شده و همچنان یکی از داغترین و آزاردهندهترین خبرهای روز جامعه و کشور را تشکیل میدهد، اما در کمال تاسف دولتمردان و مدیران اجرایی کشور کمترین توجهی به این خبرها و گزارشها نشان نمیدهند .
آنچنان که گویی آنها در سیاره دیگری زندگی میکنند و جز آسمان آبی و پرستاره در بالای سر و پیرامون خود نمیبینند و صدایی جز صدای بال پروانه و آواز قناریها و بلبلان نمیشنوند! چون هرگز دیده و شنیده نشده که رییسجمهور محترم، وزیران کابینه و دیگر بزرگان دولت ایشان در سخنرانیها و مصاحبههای خود، برای خالی نبودن عریضه هم که شده، یک بار به انبوه مقالات و گزارشهایی که در انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت و تنگناهای معیشتی طاقتفرسای مردم در رسانههای مختلف مطرح میشود، اشارهای کنند و در تایید یا نفی آن گزارشها و مقالهها سخنی بر زبان آورند. آنها بیاعتنا به این گفتهها و نوشتهها به راه پر از اشتباهی که در پیش گرفتهاند، ادامه میدهند، ولی حالا که چند ماهی به آخر عمر دولت دوازدهم باقی نمانده و آقای رییسجمهور و دولتمردان دولت ایشان دیگر فرصتی برای وعده دادن آیندهای بهتر در سالهای آینده ندارند، صاحب این قلم میخواهد عاجزانه یک آتشبس در افزایش قیمتها و گرانیها را از آقای رییس جمهور تقاضا کند و از ایشان بخواهد به منظور جبران مافات و ترمیم زخمها و جراحاتی که گرانیها و افزایش قیمت همه چیز بر پیکر جامعه ایجاد کرده، برای جبران کسر بودجه دولت خود به جای دست کردن در جیب مردم و متوسل شدن به حربه همیشگی افزایش قیمتها، به راهحل دیگری متوسل شود و طرحی نو در ساماندهی به وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم، دراندازد.
آقای رییسجمهور! هرچند قاطبه سیاستمداران به موضوعاتی، چون تسخیر قلوب مردم و نام نیک از خود به جا گذاشتن اعتقاد چندانی ندارند، اما شما که سیاستمداری در لباس روحانیت هستید، در مورد خود، این قاعده را به استثنا تبدیل کنید و با اعلام آتشبس در جنگ گرانیها و افزایش هزینه زندگی با مردم و با اقتصاد کشور، نام نیکی از خود در تاریخ سیاستمداران معاصر ایران برجای گذارید. شاید در این چند ماه فرصت باقی مانده امکان اصلاح کامل ساختار اقتصاد کشور، برچیدن بساط رانت و رانتخواری و مفاسد اقتصادی نهادینه شده در ارکان اجرایی دولت را نداشته باشید، شاید در مدت زمان کوتاه باقیمانده نتوانید فرهنگ شایسته سالاری را در انتصابها و سپردن ماموریتهای سرنوشتساز به دست افراد شایسته و توانمند و مستقل از کانونهای قدرت، جایگزین فرهنگ دیرپای رابطهسالاری، قوم و خویشسالاری، طایفهسالاری و آقازادهسالاری کنید، ولی یقینا با بهرهگیری حداکثری از منابع حداقلی که در اختیار دارید، با اعمال یک رضایت اقتصادی واقعی در هزینههای جاری و اداری دولت و تشکیل یک اتاق فکر بدون حضور مشاوران اقتصادی امتحان پس داده خود و با مشارکت جمعی از اساتید اقتصادی خوشفکر و پاکدست که آستانبوس تئوریهای اقتصادی نئولیبرالی و نئوکلاسیک نباشند و بتوانند برای نجات اقتصاد، صنعت و تولید، کاهش دامنه فقر و زندگی و معیشت مردم نسخههای ایرانی تجویز کنند، تشکیل دهید و رهنمودها و توصیههای آنها را همراه با اعلام آتشبس جدی و واقعی به گرانیها و افزایش قیمتها مجدانه به کار ببندید. بیایید با پایان دادن به دور باطل هر سال افزودن ۱۵ درصد بر حقوق و دستمزدها و همزمان افزایش چندبرابری قیمتها که فرزند خلف افزایش نرخ تورم است فرمان این آتشبس را از هماکنون که برخی از مقامات دولت شما در این روزها زمزمه افزایش احتمالی قیمت گازوییل را سر دادهاند و دارند زمینه تکرار واقعه افزایش دویست درصدی قیمت بنزین در آبان ماه گذشته را فراهم میسازند، صادر کنید و از تمامی مسوولان دولت خود بخواهید تا آخرین روز عمر دولت دوازدهم این آتشبس را بهطور کامل رعایت کنند.