الهه مرادآبادی – وقتی موبایلهایمان را دست میگیریم، انگار در دریایی از خبر، شایعه، و پیامهای رنگارنگ غوطهور میشویم. گاهی یک پیام باعث ترس میشود، گاهی خشم، گاهی امید کاذب. اما چقدر از اینها واقعیت دارند؟
آیا ما، بهعنوان کاربران عادی، مسئولیتی داریم؟ و چطور میتوانیم جلوی اشتباهات خودمان را بگیریم؟
برای بررسی این موضوع، خبرنگار ما با دکتر سارا رضوی، کارشناس ارتباطات و رسانه گفتوگویی داشته و از او خواسته تا عمق ماجرا را باز کند.
دکتر رضوی در ابتدای گفتوگو به مشکلی اساسی اشاره میکند: اینکه مردم عادی فکر میکنند فقط رسانهها یا افراد مشهور مسئول پخش اخبار هستند. اما امروز، هر کسی که یک گوشی هوشمند دارد، خودش بهتنهایی یک کانال خبررسانی است؛ کانالی که اگر مراقب نباشد، شایعه را دستبهدست میکند بدون آنکه بداند چه آسیبی میزند.
او با مثالی ساده توضیح میدهد که چطور یک شایعه کوچک میتواند بحران درست کند. تصور کنید یک پیام با تیتر «فوری: امشب دلار گران میشود» در گروه خانوادگی دستبهدست میشود. عمو، خواهر، دخترخاله و بقیه خانواده آن را برای دوستانشان میفرستند. فردا صبح، دهها نفر به صرافیها هجوم میبرند، صف میکشند، و قیمتها بالا میرود — درحالیکه اصلاً خبری نبوده و همه چیز صرفاً نتیجه بازنشر شایعه بوده است. دکتر رضوی با جدیت میگوید: «ما از تماشاگر، به بازیگر بحران تبدیل شدهایم.»
وقتی از او میپرسیم چرا اینقدر راحت فریب میخوریم، جوابش ساده اما مهم است: «شایعهها عقل ما را هدف نمیگیرند، احساساتمان را هدف میگیرند.» یعنی وقتی چیزی بهشدت ما را عصبانی، غمگین یا ترسان میکند، خیلی کمتر فکر میکنیم و خیلی سریعتر واکنش نشان میدهیم. به همین دلیل، به گفته دکتر رضوی، اولین قدم برای مقاومت در برابر شایعه، این است که سرعت واکنشمان را کم کنیم و به خودمان فرصت بدهیم از هیجان فاصله بگیریم.
او توصیه میکند پیش از فوروارد کردن هر خبری، چند پرسش ساده در ذهنمان بسازیم: این خبر را چه کسی نوشته؟ چرا منتشر شده؟ و من با بازنشر آن چه نقشی در این زنجیره ایفا میکنم؟
دکتر رضوی معتقد است مردم اغلب نمیدانند ابزارهای سادهای مثل جستوجوی معکوس عکس یا مراجعه به سایتهای راستیآزمایی میتوانند کمک زیادی برای رسیدن به واقعیت باشند. حتی پرسیدن از یک فرد مطمئن یا چککردن منابع رسمی میتواند جلوی یک اشتباه بزرگ را بگیرد.
از او میخواهیم درباره خطرهای ادامه این وضعیت حرف بزند.وی هشدار میدهد که اگر همینطور پیش برویم، اعتماد اجتماعی بهشدت آسیب میبیند. جامعهای شکل میگیرد که در آن، مردم نه رسانهها را جدی میگیرند و نه حتی هشدارهای واقعی را باور میکنند. این یعنی فروپاشی سرمایه اجتماعی؛ یعنی وقتی واقعهای جدی پیش میآید، دیگر هیچکس حاضر نیست به حرف مسئولان یا کارشناسان گوش بدهد. بهگفته او، چنین جامعهای روی لبه بحران دائمی حرکت میکند.
وقتی درباره راهحلها میپرسیم، دکتر رضوی با تأکید میگوید: «همهچیز از آموزش شروع میشود.» او توضیح میدهد که باید از همان مدرسه، مهارتهای سواد رسانهای به بچهها آموزش داده شود تا نسل بعد بهتر از نسل امروز بتواند واقعیت را از شایعه تشخیص دهد.
او همچنین به نقش رسانههای معتبر اشاره میکند: آنها باید ابزارها و راهنماییهای سادهای برای مردم فراهم کنند تا راستیآزمایی راحتتر شود. اما مهمتر از همه، بهگفته دکتر رضوی، تغییر رفتار کاربران عادی است. یعنی هرکسی که گوشی دستش میگیرد باید بداند یک مسئولیت اجتماعی دارد؛ هر کلیک، هر بازنشر، و حتی هر سکوت، میتواند در سلامت یا آسیب اجتماعی نقش داشته باشد.
دکتر رضوی در پایان گفتوگو میگوید: «شایعه فقط یک خبر غلط نیست؛ یک زنجیر است که دست به دست میشود و در نهایت گردن همه جامعه را فشار میدهد. اگر میخواهیم آیندهای سالم داشته باشیم، همین امروز باید این زنجیر را قطع کنیم.»